-پاسخ آیت الله سیستانی درباره لباس مشکی در محرم وصفر
-پاسخ آیت الله خامنه ای درباره افطار کردن با تربت امام حسین علیه السلام
-دست زدن همراه با شادي و خواندن و ذكر صلوات بر پيامبر اكرم و آل او(ص) درجشن هايي كه به مناسبت ايام ولادت ائمه(ص) و اعياد وحدت و مبعث برگزار مي شود چه حكمي دارد؟ اگر اين جشن ها در مكانهاي عبادت مانند مسجد و نمازخانه هاي ادارات و يا حسينيه ها برگزارشوند، حكم آنها چيست؟
-پاسخ آیت الله شبیری زنجانی درباره جشن عروسی در ماه محرم وصفر
-پاسخ آیت الله مکارم شیرازی درباره اصلاح و آرایش در ماه های محرم و صفر
-پاسخ آیت الله روحانی درباره جنگ عایشه با امیرالمؤمنین (علیه السلام) از همه گناهان بدتر بود
-پاسخ آیت الله جوادی آملی درباره نماز روز عید غدیر
-پاسخ آیت الله جوادی آملی درباره نماز عید غدیر
-پاسخ آیت الله حکیم در باره افضل بودن حضرت علی علیه السلام از بقیه ائمه وپیامبران
-پاسخ آیت الله وحید خراسانی درباره سیگار کشیدن در ماه رمضان

مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.

  کد مطلب:7601 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:5

الف ـ برخي قوانين اسلام مانند قصاص، شلاق، ارث در جهان امروز، دستآويزي براي مبارزه با اسلام قرار گرفتند، چگونه ميتوان براي افرادي كه از دين مبين پرعطوفت اسلام چيزي نميدانند توجيه مناسبي كرد؟ ب ـ آيا اين قوانين قابل تغييرند؟

تفاوت ديدگاه غرب و اسلام اساساً به اجراي ظاهري احكام بر نميگردد; بلكه ريشه در ديدگاهها و جهانبينيها دارد. بديهي است بر اين اساس، چنانچه امروز به خاطر خوشايند غرب از اجراي حكمي دست بكشيم، فردا آنها حكم ديگري را دستآويز قرار ميدهند مگراين كه از همة عقايد و آموزههاي خود دست برداريم و به آنچه آنان ميگويند معتقد گرديم; هم چنان كه قرآن كريم بيش از اين، اين تذكر را داده است: وَ لَن تَرْضَيَ عَنكَ الْيَهُودُ وَ لاَالنَّصَـَرَيَ حَتَّيَ تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ قُلْ إِنَّ هُدَي اللَّهِ هُوَ الْهُدَيَ وَلَغنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَآءَهُم بَعْدَ الَّذِي جَآءَكَ مِنَ الْعِلْمِ مَا لَكَ مِنَ اللَّهِ مِن وَلِيٍّ وَ لاَنَصِيرٍ (بقره،120)

اسلام و غرب در وضع احكام و اجراي آن، دو بينش متفاوت دارند كه تشريح آنها تا حدود زيادي پاسخ انتقادها را ميدهد.

ملاك وضع احكام و قوانين و اجراي آنها از ديدگاه غرب و اسلام

از منظر غرب ـ كه در قرنهاي اخير به اومانيسم، ليبراليسم و فيمنيسم روي آوردهاند ـ در جهانبيني، هنر، حقوق، اخلاق و... انسان، مدار و محور هر گونه تلاش است و خالق همه ارزشها و ملاك تشخيص خير و شر است.

در واقع، در فرهنگ غرب همة ارزشها ـ اعم از اخلاقي، اجتماعي، حقوقي و سياسي ـ امور اعتباري هستند و ريشة عقلاني و واقعي ندارند; از اين رو است كه ميبينيم در احكام و قوانين و اجراي آنها چرخشهاي صد درجهاي و گاه بيشتر ميبينيم; روزي به زن هيچ بهايي نميدهند و روزي ديگر او را فراتر از زن ميدانند. روزي مردم را به انواع مجازاتها، مجازات ميكنند و روز ديگر شلاق، اعدام و... را خشن ميدانند.

امّا از ديدگاه اسلام، مدار و محور همة احكام و قوانين، خداوند و رسيدن انسان به سعادت و كمال است; إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّـآ إِلَيْهِ رَ َجِعُون(بقره،156) از اين رو آدمي كه مقام خليفة اللهي دارد: إِنِّي جَاعِلٌ فِي الاْ ?َرْضِ خَلِيفَةً(بقره،30) بايد همة رفتارها و كردارهاي فردي و اجتماعيش، بر اساس عروج و صعود به كمال باشد.

بر اساس اين ديدگاه، مقدسات و ارزشهاي ديني به مراتب از جان، مال و ناموس و بستگان عزيزتر است. ديني كه تنها در راه رسيدن انسان به سعادت و خوشبختي جاويدان است، چيزي نيست كه بتوان با تساهل و مدارا مورد هتك و تضعيف آن و احكامش برخورد كرد و به خاطر خوشايند ديگران، از اصول و احكامش دست كشيد.(ر.ك: پاسخ استاد به جوانان پرسشگر، آيت اللّه مصباح يزدي، ص 228، مؤسسه پژوهشي امام خميني / فصلنامه كتاب نقد، شماره 17، ص 155.)

با روشن شدن جهانبينيها، تا حدود زيادي به انتقادها و شبهات پاسخ داده ميشود. در ذيل با دو عنوان پاسخ برخي شبهات به طور كلي ميآيد. بررسي تك تك موارد مجال ديگري ميطلبد.

خشن نمايي برخي قوانين

به پندار برخي، بعضي از قوانين اسلام، مانند: قصاص، شلاق، سنگسار و... خشن هستند. منشأ چنين قضاوتهايي، جهانبينيها و برداشتهايي است كه افراد از انسان دارند. متأسفانه قضاوت خشونت از سوي اين عده، در مورد احكام اسلام، از بررسي اجمالي و بدون در نظر گرفتن همه جوانب آن صورت ميگيرد; يعني تمام شرايط حدود و تعزيرات اسلامي و طرق اثبات و راههاي تخفيف و همچنين نتايج نهايي اين جرمها و اثرهاي زيانبار آنها در نظر گرفته نميشود.

براي مثال، افرادي با مشاهده جوامع غربي نوشيدن شراب يا رواج فسادهاي جنسي را دليل كم اهميت بودن اين جنايتها ميدانند; در حالي كه اگر اثرات زيانبار نوشيدن شراب و آمار طلاق و از هم پاشيدن خانوادهها، فرزندهاي نامشروع كه غالباً بر اساس تجربه دانشمندان، افرادي تبهكار، بيرحم و جاني از آب در ميآيند، كودكان بيسرپرست و انواع بيماريهاي جسمي و روحي كه زاييده بيبند و باريهاي جنسي است، ملاحظه شود، قبول خواهيم كرد كه چنين جرمهايي، به هيچ وجه مسأله سادهاي نيست كه بتوان از آن به آساني گذشت. بلكه گاهي سرنوشت يك جامعه با آن گره ميخورد و موجوديت آن به خطر ميافتد.

به همين جهت است كه اسلام، هر چند، به منطق عاطفه ودلسوزي در حقوق فردي ترغيب ميكند و افراد را به چشمپوشي از خطاي ديگران سفارش ميكند; امّا در حقوق اجتماعي ترحم و عاطفه را جايز نميداند; چرا كه انسان دوستي براي مجرم، و چشمپوشي از مجازات وي در حقيقت جنايت به جامعه است. و رها كردن يك دزد و حفظ آبروي يك بزهكار، گرفتار ساختن ميليونها افراد بيگناه است. از اين رو است كه قرآن كريم به اجراي چنين مجازاتهايي به شدت تأكيد ميكند; الزَّانِيَةُ وَ الزَّانِي فَاجْلِدُواْ كُلَّ وَ َحِدٍ مِّنْهُمَا مِاْئَةَ جَلْدَةٍ وَ لاَتَأْخُذْكُم بِهِمَا رَأْفَةٌ فِي دِينِ اللَّهِ إِن كُنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الاْ ?َخِرِ وَ لْيَشْهَدْ عَذَابَهُمَا طَـآغفَةٌ مِّنَ الْمُؤْمِنِينَ ;(نور،2) هر يك از زن و مرد زناكار را صد تازيانه بزنيد و نبايد رأفت ]و محبت كاذب[ نسبت به آن دو شما را از اجراي حكم الهي مانع شود، اگر به خدا و روز جزا ايمان داريد و بايد گروهي از مؤمنان مجازاتشان را مشاهده كنند. ضمن آن كه معروف است كه حدود و تعزيرات اسلامي از قبيل سهل و ممتنع است. از يك سو مجازاتها ممكن است سنگين به نظر رسد; ولي از سوي ديگر راههاي اثبات آن را چنان محدود كرده كه در عمل دامان افراد بسيار كمي را ميگيرد در عين اين كه وحشت از آن به عنوان يك عامل بازدارنده روي افراد منحرف اثر خود را خواهد گذاشت.(ر.ك: مجله مكتب اسلام، سال 23، شماره 3، ص 11، پرسش و پاسخ، علامه طباطبايي.)

ديگر اين كه در غرب، هر چند اعدام، شلاق، شكنجه و... به ظاهر از قوانين رسمي حذف شده است; اما در عمل اين مجازاتها به انواع گوناگون اجرا ميشود و كشوري مانند آمريكا كه داعيه آزاديخواهي و دفاع از حقوق بشر را دارد، بزرگترين كشور صادر كننده ابزار پيشرفته شكنجه در جهان است.

احكام و تفاوتها ميان زن و مرد

يكي از بحثهاي دامنهدار از گذشته تاكنون، اشتراك و تفاوتهاي زنان و رسالت هر يك از آن دو در خانواده و جامعه است. كشورهاي غربي، با ناديده انگاشتن تفاوتهاي جسمي، رواني و هوشي زن و مرد خواهان برابري آن دو در همه زمينهها شدند. رهآورد اين ايده همان چيزي است كه در حال حاضر در كشورهاي غربي مشاهده ميشود كه نه تنها زن به حقوق واقعي خود نرسيد; بلكه معمولاً جز بازيچه و كالايي براي تبليغات و سوءاستفادهها نشد.

در مقابل اسلام، از همان ابتدا با تضييع حقوق زن كه در زمان جاهليت رواج داشت و هيچ حقي به زن مانند ارث و تملك مال نميدادند مخالفت كرد همچنين بااستفاده ابزاري از زن و افراط در آزادي او به شدت مخالفت كرد. اسلام با در نظر گرفتن اشتراكها و تفاوتهاي زن و مرد احكامي را وضع كرد و هر يك از آن دو را براي رسيدن به هدف از خلقت موظف كرد.

در پاسخ پرسشي كه ضميمه ميشود به اين ملاك در وضع حكم ارث و ديه تا حدودي اشاره شده است.

ب ـ احكام و تغيير آن در بستر زمان

يكي از امتيازهاي اسلام و به ويژه مذهب شيعه، پويايي اجتهاد، بر اساس زمان و مكان است. احكام اسلام هر چند در ماهيت خود ثابت ميباشند و هيچگونه تغييري در طول زمان پيدا نميكنند; حرام خداوند هميشه حرام و حلال او نيز براي هميشه حلال است.

منتها احكام داراي موضوعات و ملاكهاي خاصي ميباشند كه تنها به ملاحظه آنها از طرف شارع مقدس تقرير و تشريع شدهاند. و تا مادامي كه در بستر زمان تغيير بيروني و يا دروني براي موضوعات و ملاكها حاصل نشود احكام ثابت و تغييرناپذير ميمانند; امّا چنانچه موضوعها تغيير كرد حكم نيز اجرا نخواهد شد.

انواع تغيير موضوع

تغيير موضوع احكام به دو صورت ممكن است:

1. دروني، مانند اين كه سگي در نمكزار نمك شود، يا آب نجس تبديل به بخار و يا خون بدن انسان جزء بدن پشه شود يا شراب سركه گردد كه در اين صورت حكم نيز تغيير ميكند و جاي بحث ندارد.

2. بيروني، مانند آن جا كه روابط اجتماعي و يا اقتصادي نسبت به موضوعي تغيير كرده باشد، به گونهاي كه روابط اقتصادي و اجتماعي پيشين نسبت به موضوع حاكم نباشد. در اين صورت نيز حكم پيشين برداشته شده و حكم جديدي بر آنها بار ميشود. اين حكم تغييرات و اجازه برداشت حكم جديد، مطابق موازين و معيارهايي است كه خود اسلام معين كرده است; منتها بايد دقت كرد كه تعيين موضوع و ملاك احكام به ويژه درتغييرات بيروني بسيار سخت است. از اين رو نبايد به صرف تغيير ظاهري شرايط و روابط اجتماعي حكم به تغيير داد چه بسا كه اين تنها ملاك حكم نباشد و ملاكهاي ديگري نيز وجود داشته باشد كه ما از آن بيخبريم.

مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.